نقد فیلم دانکرک – حمیدرضا نیتی

این نقد توسط حمیدرضا نیتی نوشته شده است

  • نقد فیلم دانکرک – حمیدرضا نیتی
[fancy_heading h1=”0″ style=”line”][/fancy_heading]

دانکرک؛ تا پشت دروازه هنر

یکسال تمام عشاق نولان، بیشترشان، منتظر بودند اثری شبیه، البته به مراتب سرتر از نجات سرباز رایان تماشا کنند اما نولان همیشه برخلاف انتظار است. فرار و شرم و بازگشت به خانه موضوع  فیلم به ظاهر جنگی اوست، نه حمله و شکوه و فتح. در نجات سرباز رایان جمعی کشته می شوند تا یک سرباز نجات پیدا کند ولی در دانکرک قهرمان ما با زیبایی و آرامش اسیر می‌شود تا جمعی نجات پیدا کنند. در دانکرک دل و روده‌ی بیرون ریخته و دست و پای قطع شده نمی‌بینیم. جنازه ها حتی خونی هم نیستند. اینجا از دریا به ساحل حمله نمی‌کنند بلکه از ساحل به دریا می‌گریزند و باز می‌گریزند. در دانکرک از جیغ های مرگناک سربازان و نعره‌های جانفرسای فرماندهان هم خبری نیست. نولان قطعا نمی‌خواسته فیلم جنگی بسازد، از همین رو بی اعتنا به مرگ، درد، خون، گوشت و کباب و شاید از سر احترامی که برای انسان قایل است روایت این همه را بر عهده موسیقی گذاشته تا زیمر به تنهایی بار آنرا به دوش بکشد و او چه هنرمندانه با سوار شدن بر موج زمان از عهده ماموریتش برآمده.

نولان خود اما به دنبال چیز دیگری است. او خیلی دوست دارد زیر آب و در سکوتی سهمگین صدای فریادهای وحشتناک ارواح فراری از مرگ را به گوش جان ما برساند، دوست دارد شکستن و تکه پاره شدن روح های شرمسار از خود را در چشم دل مخاطب فرو کند. نولان میخواهد باندازه یک دریا آب ببند به روح مان تا غرق شدن در شوق خانه ای که آن سوی ساحل است را با تمام وجود حس کنیم و با آن مواجه شویم. اما من نه آن فریادها را شنیدم، نه آن شکستن‌ها را دیدم و نه آن غرق‌شدن را احساس کردم. به نظرم او می‌خواست اما نتوانست. کارگردان بزرگ ما تنها کاری که کرد این بود که بار دیگر اثری بلحاظ بصری شیک و بلحاظ فنی بی نقص بسازد و نه بیشتر.

چرا؟ من فکر می‌کنم نولان روی تداعی ذهن ما از تجربیات مان از حس خفگی، ترس، شرم و اشتیاق به خانه، حساب زیادی باز کرده و ناآگاهانه دچار رانتخواری از مخاطب شده است. اشتباه نابخشودنی او آنجا بوده که خواسته از  تجربیات فردی مخاطب به تجربه‌ی جمعی جنگ پل بزند، در حالی که این دو تجربه از بیخ و بن متفاوت  اند.متفاوت از جهت تکرار تجربه، از جهت کیفیت، از جهت عاطفی انگیزشی و هزار جهت دیگر. نولان هم به جامعه ارادت دارد و هم به فرد. همان دعوای همیشگی بتمن و جوکر. اما او به هر دو حق می دهد، به همین دلیل در دانکرک ویژگی های جامعه را به ویژگی های فرد تقلیل ‌داده است.  برای مثال او باید می‌دانست که سوگ از دست دادن فرزند در یک فاجعه جمعی مثل زلزله، بسیار قابل تحمل تر از سوگ در یک مورد شخصی است و این سوگ همان سوگ نیست، مثل همه حس های دیگر.

دقیقا از همین رو شاید آنها که مستقیم یا غیر مستقیم تنه شان به تنه جنگ خورده باشد عمق تجارب خودشان  را با عمق کار نولان اشتباه بگیرند و فرم روایت نولان را زیباتر از آنچه هست ببینند اما آنچه نصیب بقیه خواهد شد یک تلاش شکست خورده و حتی ناستودنی است. روح فرزند نولان سخت نیازمند وام گرفتن از ذهن مخاطب و فریب اوست  و گرنه مرده به دنیا می آید. من هنرمند نیستم و نمی‌دانم که نولان چه کار باید می‌کرد تا بی نیاز از مخاطب در مخلوق خود روح می دمید. همینقدر می دانم که او همچنان خلاقانه درگیر پرسشهای فلسفی و شیفتگی های علمی خود است و از هنر آزاد. معلوم است که از طرح پرسش و پاسخ اخلاقی زیر رگبار گلوله و هجوم آب ‌ذوق می کند و از صدای موتور رولزرویس به وجد می‌آید. اینها اما تکرار کاریکاتوری بتمن است و بین ستاره ای و بواسطه ی تقلب در میدان هنر گرفتار ابتذال. دانکرک از آنجا رانده و از اینجا مانده است.

امسال در باغ سینما برهوت بود و من منتظر سیلی که نولان براه خواهد انداخت تا باغ را سیراب کند و مرا با خود ببرد. دریغ که آب باریکه او تا بیشتر از پشت در باغ نیامد.

  • درباره فیلم
نام فیلم: دانکرک (Dunkirk)
کارگردان: کریستوفر نولان (Christopher Nolan)
سال تولید: ۲۰۱۷
در ماه می ۱۹۴۰، آلمان به خاک فرانسه پیشروی کرد، و نیروهای متفقین را در ساحل دانکرک به دام انداخت. با استفاده از هر گونه کشتی نظامی و غیر نظامی در خدمت که می توانستند پیدا کنند و تحت پوشش نیروهای هوایی و زمینی نیروهای انگلستان و فرانسه، نیروهای دام افتاده توانستند به آرامی و به طور منظم از ساحل تخلیه شوند. در پایان این ماموریت قهرمانانه، ۳۳۰ هزار سرباز فرانسوی، بریتانیایی، بلژیکی و هلندی به سلامت تخلیه شدند.
نقد فیلم دانکرک – عدنان فلاحی
نقد فیلم تنگه ابوقریب – سید بهنام حسینی
نقد فیلم خجالت نکش – سید بهنام حسینی
نقد فیلم به وقت شام – سید بهنام حسینی
نقد فیلم امیر – سید بهنام حسینی
نقد فیلم لاتاری – سید بهنام حسینی
نقد فیلم چهارراه استانبول – سید بهنام حسینی
نقد فیلم عرق سرد – سید بهنام حسینی
نقد فیلم بمب، یک عاشقانه – سید بهنام حسینی
نقد فیلم فروشنده – حمیدرضا نیتی
مرور فیلم فروشنده – وندی آید
نقد فیلم هتل بزرگ بوداپست – حمیدرضا نیتی
نقد و بررسی فیلم پرسونا – مرتضی باقری
نقد فیلم دانکرک – عدنان فلاحی
مرور فیلم بلیدرانر ۲۰۴۹ – برایان تالِریکو
نقد و بررسی فیلم پالپ فیکشن – مرتضی باقری
نقد و بررسی فیلم سرگیجه – راجر اِبرت
نقد و بررسی فیلم باگزی – راجر اِبرت
اسکرول به بالا