مصاحبه با وِین برینتون سرپرست جلوههای بصری فیلم پارکر – استودیو مودوس افایکس
سابقه شما چیست؟
من در سال ۱۹۹۸ به عنوان کامپوزیتور در استودیو جیویافایکس (GVFX) واقع در تورنتو شروع به کار کردم. در سال ۱۹۹۹ به استودیو هیبرید (Hybride) رفته و به عنوان کامپوزیتور ارشد در فیلمهایی مانند شهر گناه، ۳۰۰ و چندگانه (چهار فیلم) بچههای جاسوس کار کردم. سپس من به استودیو آقای ایکس (Mr. X) در مونترال رفتم که به عنوان سرپرست کامپوزیت در تعدادی از پروژهها و سرپرست جلوههای بصری در فیلم منبع رمز کار کردم. در نوامبر سال ۲۰۱۱ به استودیو مودوس (Modus) با عنوان سرپرست کامپوزیت و سرپرست جلوههای بصری آمدم.
چطور استودیو مودوس درگیر این فیلم شد؟
لیسا دنیس (Lisa Dennis) با ما تماس گرفت و از ما خواست که در مزایده این فیلم شرکت کنیم. استودیو مودوس با او در فیلم منبع رمز و همچنین در تعدادی پروژه کار کرده بود… بعد از این که در مزایده شرکت کردیم، آقای تیلور هَک فورد (Taylor Hackford) و تیمش درخواست کرد که من به لوس آنجلس آمده و با آنها ملاقات کنم. آنها میخواستند قبل از امضاء قرارداد بدانند که با چه کسی میخواهند کار کنند.
همکاری شما با کارگردان تیلور هک فورد (Taylor Hackford) چطور بود؟
کار کردن با تیلور عالی بود. او کارگردانی بسیار موجه و شناخته شده است. او تصوراتی داشت اما همیشه برای شنیدن پیشنهادات احتمالی من در دسترس بود. او این واقعیت را که دلیل بودن من در این پروژه کمک به جلوههای بصری بود را خوب درک می کرد. که این تخصص من بوده و او از این به نفع پروژه استفاده کرد.
رویکرد او درباره جلوههای بصری چه بود؟
بخاطر این که تمامی این(افکت)ها جلوههای نامحسوس بودند، او میخواست که آنها تا جای ممکن طبیعی باشند. من به او اجازه دادم تا پلانها را طوری که میخواست طراحی کند و برای پیدا کردن راه حل از فایلهای فیلمبرداری شده استفاده کنیم. بعضی از پلانها قبلا فیلمبرداری شده بود و برای رسیدن به یک راه حل مناسب نیاز به کمک و همکاری داشت.
شما در این فیلم چه کاری انجام دادید؟
ما کلی جاگذاری صفحه مانیتور انجام دادیم. همچنین کلی حذف کابل بدلکاری در سکانس مبارزه بالکن داشتیم. چاقوی سه بعدی که از کف دست رد میشد نیز توسط استودیو مودوس ساخته شد. آتش بازی سه بعدی نیز جزو حجم کار ما بود.
پارکر یک مبارزه در داخل ماشین دارد. میتوانید بیشتر درباره کار روی این سکانس به ما بگویید؟
این یک سکانس ساده بود. ما به طور عمده آتش شلیک گلوله را ترکیب کردیم. همچنین ما باید گوشی که کنده شده بود و ضربات و گلولههایی که به سینه پارکر برخورد میکرد (پاشیدن خون، جراحت و …) را بازسازی میکردیم.
شما چگونه از عهده ادغام صفحه نمایشهای مختلف بر آمدید؟
جایگزینی صحفه نمایشها تا حدی آسان بودند. ما باید گرافیکهایی که شامل صفحات وب و … میشد را تولید میکردیم. برای ادغام، مانند بیشتر پلانهای صفحه نمایش در صنعت فیلمسازی، هیچ گونه رندر بازتابی وجود نداشت، بنابراین ما مجبور بودیم پلانهای زاویه مخالف را برای استفاده به عنوان بازتاب (انعکاس صفحه نمایش) پیدا کنیم.
در طول مبارزه خشن، کف دست پارکر بوسیله چاقوی تیز سوراخ میشود. میتوانید به ما درباره ساخت این افکت توضیح دهید؟
این یک برداشت مجدد بود. من به لس آنجلس رفتم تا به تیلور در فیلمبرداری این پلانها کمک کنم. او میخواست از یک دست مصنوعی استفاده کند و اگرچه ایدهی خوبی بود اما من بی درنگ پی بردم که به خوبی جواب نخواهد داد. بنابراین پیشنهاد دادم با این ایده کار کنیم که برای خون و خروج آن از دست مصنوعی استفاده شود و همچنین یک بار هم با دست واقعی که برخورد چاقو را شبیه سازی میکرد فیلمبرداری کنیم. بعدا در استودیو، حرکت تمامی پلانهای برداشتی را ردیابی و در نهایت یک چاقوی سه بعدی را ساخته که توانستیم بازی را کمی بهتر طراحی کنیم.
شما چطور توانستید چالش ردیابی را برای این پلان مدیریت کنید؟
تمامی ردیابیها و مچ مووها در نرم افزار فلِیم (Flame) انجام شد.
هیچ راهی به جز استفاده از این نرم افزار برای ردیابی پلانها و یا دست نبود.
میتوانید بیشتر درباره کار روی مبارزه در بالکن به ما توضیح دهید؟
هر دو بازیگر از بالکن آویزان بودند بنابراین نیازی به گفتن اینکه کلی کابل کشی بدلکاری وجود داشت و مجبور به حذف آن بودیم ندارد. این سکانس از قبل فیلمبرداری شده بود بنابراین ما هیچ اطلاعاتی از چگونگی ضبط آن نداشتیم. اما درواقع، برای چیزی شبیه این، وقتی بازیگر اصلی شما از بالکن طبقه نهم آویزان است، محل قرار گیری کابل بدلکاری کمترین چیز برای نگرانی است.
برای سقوط مجبور بودیم که دو پلان آخر را در نرم افزار فلِیم (Flame) برای بالا بردن سرعت آن، بازسازی کنیم. جلیقه محافظ متصل به کابل باعث کند تر شدن سقوط بازیگر به سمت پایین به جای سریع تر شدن آن میشد.
میتوانید بیشتر درباره آتش بازی سه بعدی در آخرین دزدی به ما توضیح دهید؟
وقتی میخواستند این سکانس را فیلمبرداری کنند، تیلور قصد داشت از آتش بازی واقعی سر صحنه در نیو اورلینز (New Orleans) فیلمبرداری کند. وقتی که او هزینه اجرای آن در سر صحنه را فهمید، من پیشنهاد دادم که یک چیز سه بعدی به او نشان دهیم. او از آن خوشش آمد. در نهایت ما از ترکیب شبیه سازی ذرات و لایههای فیلمبرداری شده واقعی برای رسیدن به ظاهر نهایی پلان استفاده کردیم که شامل مت پینتینگ هم میشد.
شما چطور جلوههای مختلف مانند خون و دود را ساختید؟
در واقع تمامی دود و خون لایههای فیلمبرداری شده بودند.
بزرگترین چالش در این پروژه چه بود و چگونه از عهده آن بر آمدید؟
بزرگترین چالش در این فیلم سکانس چاقو بود.
آیا پلان یا سکانسی بود که باعث بی خوابی شما شود؟
بطور شگفت آور… چیزی نبود. تمام فیلم متشکل از پلانهای کامپوزیت شده بود و ما یک تیم کامپوزیت شگفت انگیز داشتیم و من هیچ استرسی نداشتم.
از این تجربه چه چیز را به یادگار نگه میدارید؟
این که درک و فهم یک کارگردان از جلوههای بصری و یافتن راههایی برای کمک به آنها جهت درک صنعت جلوههای بصری و کار ما و این که ما چه کاری میتوانیم برای بهتر شدن فیلم آنها انجام دهیم، خیلی پر اهمیت است.
چه مدت روی این فیلم را کار کردید؟
پنج ماه
چند پلان کار کردید؟
۱۶۲ پلان
چند پلان کار کردید؟
۱۶۲ پلان
تیم شما متشکل از چند نفر بود؟
پانزده نفر هنرمند درگیر بودند. به این یک تیم هماهنگ کننده که اطمینان حاصل میکرد ما با زمان بندی و بودجه هماهنگ باشیم و خودم که بر تمام کار نظارت و سرپرستی داشتم.
پروژه بعدی شما چیست؟
من در حال حاضر ناظر و سرپرست جلوههای بصری در یک پروژه پر از جلوههای بصری هستم که نمیتوانم به آن اشاره کنم. به محض این که تحویل داده شد، روی یک پروژه دیگر که در هفتههای آینده تحویل استودیو مودوس میشود کار خواهم کرد. این دوران، دورانی مهیج از رشد و نمو استودیو مودوس و کار در پروژههای بزرگ و بزرگتر که هر سال تحویل استودیو میشود، است.
چهار فیلمی که شوق و اشتیاق برای ورود به عرصه سینما را داد چه نام دارند؟
همه آنها به جلوههای بصری مرتبط نیستند
طبیعی (THE NATURAL)
ماتریکس (THE MATRIX)
هفت (SEVEN)
باشگاه صبحانه (BREAKFAST CLUB)
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
- درباره فیلم
نام فیلم: (Parker)
کارگردان: تیلور هَک فورد (Taylor Hackford)
سال تولید: ۲۰۱۳
بودجه: ۴۰٫۸ میلیون دلار آمریکا
جسور، بی رحم و تیزبین، پارکر (جیسون استاتهام) یکی از موفق ترین سارقان در این عرصه است. اما وقتی که آخرین سرقت وی بخاطر بی دقتی یکی از اعضاء به یک سرقت مرگبار تبدیل می شود، او از ملحق شدن به ملاندر (مایکل چیکلیس) رئیس مجرمین و باند او برای شرکت در سرقت بعدی ممانعت می کند. کلاهبرداران پارکر را لو داده و او را رها می کنند تا بمیرد. پارکر از این ماجرا نجات پیدا کرده و قول انتقام می دهد، که با ردیابی گروه تبهکار به ساحل پالم می رسد. آنجا با افرادی (جنیفر لوپز) بصورت غیر منتظره برای ربودن سرقت بعدی گروه تبهکاران، متحد می شود.