مرور فیلم بلید رانر 2049
این مرور (review) توسط برایان تالریکو (Brian Tallerico) در تاریخ 14 مهر 1396 نوشته و در تاریخ 20 خرداد 1397 ترجمه شده است
مرور فیلم بلید رانر 2049 به کارگردانی دنی ویلنوو
بیش از 163 دقیقه شیک و زیبا، “بلید رانر 2049” با چیزی کمتر از این که معنای انسان بودن چیست مبارزه و کشمکش نمیکند، و به عنوان یک تکمیل کننده موضوعی زیبا برای فیلم “بلید رانر” ریدلی اسکات خدمت میکند. یک فیلم که ژانری را دوباره تعریف کرد. خیلی زود است بگوییم که این دنباله (بلید رانر 2049)، تاثیر و در قدرت ماندن فیلم اصلی (بلید رانر) را داشته باشد. اما از همین ابتدا روشن است که این بخش صرفا درخدمت حس نوستالژیک طرفداران نیست. برخلاف بسیاری از دوباره ساخته شدهها و یا دنبالههای با تاخیر فراوان که صرفا تمها (مضامین) و شخصیتهای مورد علاقه یک فیلم را برای دادن تسلی پوچی از آرامش به بیننده تلفیق میکنند، دنیس ویلِنوئه و تیم او در استفاده از موضوعاتی که بوسیله “بلید رانر” مطرح شد برای ادامه صحبت به جای آنکه فقط آن را تکرار کنند تا درآمدی کسب کنند، به طرز قابل توجهی جاه طلب هستند. به این ترتیب، آنها یکی از عمیقا فلسفیترین و چالش انگیز ترین فیلمهای علمی-تخیلی دوران را ساختهاند، یک فیلم که هرگزدست شما را در حالی که بیننده را مارپیچ وار از میان دنیای سرگرمی زرق و برق دار ضمیر بشر حرکت میدهد، نگه نمیدارد.
اینجاست که مسائل برای یک منتقد کمی پیچیده میشود. دنیس ویلنوئه و تیم او در وارنر برادرز از منتقدین خواستند که به طور باورنکردنی بسیار مراقب لو رفتنها باشند، نه حتی لو دادن چیزی تا دقایقی قبل از اکران فیلم (و حتی چند چیزی که معتقدم در پیش نمایشهای فیلم فاش شد، به هر حال). طوری که فیلم رازهایش، تمهایش و ارتباطاتش را آشکار میکند یکی از بزرگترین نقاط قوت آن است، بنابراین من به درخواست کارگردان توجه خواهم کرد، اگرچه من گمان میکنم بعضی از بهترین نقدها درباره این فیلم بعد از زمانی نوشته خواهد شد که تمهای فیلم را بتوان بخش به بخش به صراحت مورد بحث و گفتگو قرار داد.
تا آن زمان، من مسائل پایهای مهم را به زیبایی که هستند مطرح میکنم. ویلنوئه ما را سوار بر موج تصاویر با شکوهی از راجر دیاکینز (Roger Deakins) افسانهای و یک تیم تاثیرگذار، به لس آنجلس سال 2049 میبرد. چندین دهه از وقایع فیلم اول گذشته است، اما بلیدرانر از بین برنده رپلیکنتها همچنان یک حرفه محسوب میشود، که در اینجا رایان گاسلینگ (Ryan Gosling) به عنوان ماموری با نام کِی (K) ایفای نقش میکند. اکنون وظیفه او ردیابی رپلیکنتهای قدیمی که مخفی شدهاند است، که خیلی بیشتر از عمر برنامه ریزی شدهی اصلیشان را سپری میکنند. در شروع فیلم، مامور کِی یک رپلیکنت را ردیابی میکند که سعی دارد به زندگی آرام خود به عنوان یک کشاورز ادامه دهد (یک دِیو بائوتیستای (Dave Bautista) تماشایی، نقشی کوچک را به فوق العاده بازی میکند). چیزی که آنجا پیدا میکند چیزی است که اساسا داستان پلیسی کارآگاهی را آغاز خواهد کرد، باعث میشود که کِی (K) به حل یک راز درباره گذشته خود بپردازد، تاریخچه رپلیکنتها، قدرت حافظه و آنچه که به معنای انسان بودن است. رابین رایت (Robin Wright)، جرارد لِتو (Jared Leto) و هَریسون فورد (Harrison Ford) بازیگران دیگر هستند.
از لحظهای که تصاویری از “بلیدرانر 2049” درز کرد، روشن بود که کارگردان فیلمهای “Prisoners” و “Arrival” فیلمی با زبان بصری پرمایه و مطمئن خلق کرده است. از همان اولین پیش نمایش فیلم صحبتهایی برای برنده شدن اسکار توسط راجر دیاکنیز که همیشه یک پای اسکار است مطرح شد. فیلم به طور انکار ناپذیری مجلل است، از آن نوع کارهایی که اگر صدای فیلم را هم قطع کنید باز هم آن را درک و تقدیر خواهید کرد. نه تنها نوع دیدگاه دیاکینز و ویلنوئه از جنبههای “آیندهای” عالی هستند، بلکه آنها فیلمی ساختهاند که تصاویر قابل توجه آن اغلب به طبیعت مربوط میشود. وقتی به سال 2049 میاندیشم، به برخورد موجها، بارش برف، و البته شرشر باران فکر میکنم، یک تصویر نمادین از فیلم اول که تقریبا اینجا در نیمه دومش تضعیف و تخریب شده است. و دیاکینز و ویلنوئه اغلب در این دنیای بصری چشمگیر با ثبت تصاویری موضوعی بازیگوشی میکنند. من به یک کِی (K) کوچک درمقابل مجسمههای غول پیکر در نقطه زمانی که جایگاهش در این دنیا برایش سوال شده، فکر میکنم. یا لحظهای که با هلوگرامی به بزرگی یک ساختمان ده طبقه که از بیلبورد خارج میشود تا یادآور آنچه که از دست داده است باشد. در حالی که هرگز چشم انداز زیبایی خالص آن را از دست نداده است. این فیلم نه تنها یکی از شگفت آورترین فیلمهای ساخته شده سال، بلکه سالهای اخیر است. نمیتوانم برای تماشای مجدد آن منتظر بمانم، تا فقط در تصاویر آن بدون توجه به روند داستان غوطه ور شوم. و طراحی صدا بسیارقابل توجه است که تقریبا تحت ثاثیر می گذارد. این فیلمی است که شما دستخوش عوامل دیگر آن را تماشا نمیکنید، بلکه آن را تجربه میکنید.
نگران نباشید – این یک نمایش بصری توخالی نیست. در عین حال بر پایه اصولی بنیادین استوار است. ویلنوئه همانطور که مهارت خود را در بازی گرفتن و اجرای امی آدامز (Amy Adams) در فیلم (Arrival) و بنیکیو دل تورو (Benicio Del Toro) در فیلم (Sicario) نشان داد، به خصوص با رایان گاسلینگ که یکی از بهترین اجراهای دوران حرفهای خودش را به نمایش میگذارد. گاسلینگ برای قسمت دوم بلیدرانر مناسب و تمام عیار است، از آنجایی که او همیشه یک آسیب پذیری در زیر آن چهره خوش قیافه دارد، و او اجازه میدهد ترس و سردرگمی تبدیل به نیروهای عامل در کشتی کِی (K) بدون حتی یک لحظه نمایش بیش از حد احساسات عمیق در هر بخش. این یک نمایش خارق العاده است، و ویلنوئه افراد بزرگ دیگری همچون سیلویا هوکس (Sylvia Hoeks) و آنا دِ آرماس (Ana de Armas) را نیز جذب میکند. فیلم در دقایق نزدیک به یک ساعت اول کمی کش دار شد که من ترجیح میدادم که سرعت بیشتری بگیرد، و احساس کردم بعضی از شخصیتها بازیها را با توجه به ضرورت داستان دیکته شده اجرا میکنند که کمی فراتر از رفتار قابل باور بود، اما این نقدی است که با تماشای مجدد این فیلم محو خواهد شد.
ساخت دوباره “بلید رانر” به طور مستقیم به طرز باورنکردنی ساده بود، صرفا داستان دکارد (Deckard) و راشل (Rachel) را از فیلم اول ادامه دادن و یا حتی بازسازی مجدد آن. با این حال در حالی که صدها نویسنده و فیلمساز از “بلید رانر” الهام گرفته بودند، باور این که یکی از آنها بتواند راهی برای گسترش دادن سرگذشت بلید رانر به کاملی ویلنوئه که اینجا انجام داد پیدا کند، آن هم به شکلی که احساس تکراری بودن به ما دست ندهد. او به هیچ وجه به دنبال بهبود و یا جایگزینی نیست، حالا فیلمها با هم همکاری کرده و بجای تقلید از یکدیگر، همدیگر را غنی میسازند. این دو فیلم همانند فیلمهای بزرگ سوالات بدون تاریخ انقضاء میپرسند، و از پاسخ به همهی سوالات میپرهیزند، تا به بیننده اجازه بجای این که صرفا یک دریافت کننده منفعل سرگرمی بی فکر باشند، به مناظره و گفت و گو درباره معانی آنها بپردازند. در این معنا، “بلید رانر 2049” یکی از سوالات خودش درباره آنچه که معنی انسان بودن است را پاسخ میدهد؛ داشتن اندیشه آزاد و اینکه چگونه قدردانی از هنری که برای غنی سازی ضمیر و روح به صراحت طراحی شده است، حیاتی میباشد.
منتقد: برایان تالِریکو
مترجم: محسن قهرمانی
نام فیلم: (Blade Runner 2049)
کارگردان: دنی ویلنوو (Denis Villeneuve)
سال اکران: 2017
مدت زمان فیلم: 163 دقیقه
ژانر: علمی-تخیلی، اکشن حماسی، رازآلود، درام.
سی سال بعد از وقایع فیلم اول “بلید رانر”، یک بلیدرانر جدید، مامور دپارتمان پلیس لس آنجلس به نام کِی (K) با بازی رایان گاسلینگ، رازی کهنه که توانایی انقراض چیزی که از جامعه مانده و تبدیل آن به هرج و مرج را کشف میکند. کشف کِی او را به جستجوی ریک دکارد (هریسون فورد) هدایت میکند، یک بلید رانر دپارتمان پلیس لس آنجلس بازنشسته که به مدت سی سال است که مفقود شده است.
