سیزدهبدر
درباره پیشینه سیزدهبدر، احتمالات مختلفی مطرح شده و دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. یکی از این نظریهها، ارتباط این روز با صعود ایزد رَپیهوین است. رپیهوین، ایزد نگهبان نیمروز و گرمای نیمروزی است. خود واژه رپیهوین بهمعنای نیمروز است و در اسطورههای ایرانی، زمانی سپند (مقدس) محسوب میشود.
بر اساس باورهای اسطورهای، رپیهوین هنگامی که دیو زمستان به جهان هجوم میآورد، به زیر زمین پناه میبرد و آبهای زیرزمینی را گرم نگه میدارد تا درختان و گیاهان از بین نروند. او نماد گرمای نگهبان زمین و زندگی گیاهی است. با آغاز زمستان، به دنیای زیرزمینی میرود تا چشمههای زیرزمینی را حمایت کند و از ریشه گیاهان در برابر سرما و خشکی محافظت نماید. اما با آغاز بهار و فصل گرما، دوباره به روی زمین بازمیگردد و موجب رویش گیاهان و باروری طبیعت میشود. به همین دلیل، در تابستان چشمهها آب خنک دارند، چراکه رپیهوین دیگر در زیر زمین نیست تا آبها را گرم نگه دارد. (مدرسی،۱۴۰۱:۴۸۰)
سنت سبزه کاشتن و سپس در طبیعت افکندن که در روز سیزدهم فروردین انجام میشود، در ارتباط با همین فرهنگ دانسته شده است؛ یعنی فرهنگ ستایش گرمای تابستان، زایش و رویش، که به ایزد رپیهوین مرتبط است. (قائمی،۱۳۹۲:۷۷)
شواهد تاریخی و آیینهای مرتبط با سیزدهبدر:
جاحظ در المحاسن و الاضداد مینویسد که ۲۵ روز پیش از نوروز، در صحن کاخ ۱۲ ستون از خشت خام برپا میکردند و بر روی هر ستون، یکی از گیاهان را میکاشتند. او میگوید این گیاهان تا روز مهر در ماه فروردین (۱۶ فروردین) جمع نمیشدند. (جاحظ،۱۳۶۲:۲۴) این آیین شباهت بسیاری به سنت امروزی دارد که در روز سیزدهم سبزهها را در طبیعت رها میکنند.
یکی از باورهای شایع این است که روز سیزدهم نحس شمرده میشود و مردم برای دوری از این نحوست، از خانه بیرون میروند و به دامان طبیعت پناه میبرند. در تحلیل اساطیری این باور باید گفت که در روایات ایرانی، عمر جهان به ۱۲ هزار سال محدود است و با آغاز هزاره سیزدهم، ویرانی و نابودی فرجامین زمین آغاز میشود. سیزده فروردین می تواند نمادی از آن سیزدهمین هزاره باشد.
ایرانیان مانند بسیاری از ملتهای دیگر، عدد ۱۳ را نحس میدانستند. در دوران قاجار، باور عامیانه این بود که در روز ۱۳ فروردین، ممکن است خانهها ویران شوند و بلاهایی که برای یک سال پیشبینی شده، در این روز تقسیم گردد. به همین دلیل، به طور گسترده مردم، شاه و درباریان، این روز را بیرون از شهر میگذراندند.
نبود منابع مکتوب کهن درباره سیزدهبدر:
برای سیزدهبدر، هیچ سابقه مکتوبی در منابع کهن وجود ندارد. قدیمیترین سند موجود، تاریخ عضدی مربوط به دوران فتحعلیشاه قاجار است. (آیدنلو،۱۳۹۷:۱۴۴) اگر هم پیش از این دوره منبعی درباره این آیین وجود داشته، تاکنون پژوهشگران به آن اشارهای نکردهاند.
البته جای تعجب ندارد که آیینی مانند نوروز، با پیشینهای بسیار کهن، دارای مراسمی متأخر باشد. برخی حتی نوروز را مربوط به پیش از ورود آریاییها به ایران میدانند. آیینهایی مانند سبزه کاشتن، عیدی دادن، و گستردن خوان نوروزی از مراسم کهن نوروز هستند، اما برخی رسمهای دیگرهمچون هفتسین و سیزدهبدر به نظر میرسد در دورههای متأخر شکل گرفته باشند.
سیزدهم نوروز یا سیزدهم ماه صفر؟
جیمز موریه، که در دوره فتحعلیشاه قاجار در ایران بوده، نوشته است که ایرانیان روز سیزدهم ماه صفر را بسیار نحس میدانند و در این روز در خانه نمیمانند و به صحرا میروند تا از بلاها در امان باشند. آنان باور داشتند که اگر در این روز مشاجرهای رخ دهد، در باقی سال بدبختی گریبانشان را خواهد گرفت. (موریه،۱/۲۴۷:۱۳۸۶) بنابراین، بهجز سیزدهم نوروز، روز سیزدهم صفر نیز نزد ایرانیان روزی نحس شمرده میشد.
سیزدهبدر در اشعار و منابع ادبی:
در شاهنامه فردوسی اگرچه اشارهای مستقیم به سیزدهبدر نشده، اما در داستان باربد و خسروپرویز آمده است که خسرو در ایام نوروز به باغ خود رفت:
بدان باغ رفتی بــه نوروز شاه دو هفته ببودی بدان جشنگاه
بدان باغ رفتی بــه نوروز شاه
دو هفته ببودی بدان جشنگاه
این بیت نشان میدهد که شاه در ایام نوروز به باغ خود رفته و دو هفته جشن گرفته است. این رسم تا امروز نیز ادامه دارد، زیرا ما نیز نوروز را به مدت دو هفته جشن میگیریم.
اشاره مستقیم به سیزدهبدر، در اشعار فارسی از دوره مشروطه آغاز میشود. سید اشرف الدین قزوینی (نسیم شمال) سروده است:
از لطف خدا سکته به هر شور و شر آمد ماه رمضان آمــد و سیــزدهبـدر آمــد
از لطف خدا سکته به هر شور و شر آمد
ماه رمضان آمــد و سیــزدهبـدر آمــد
در اشعار دیگر سرایندگان پارسی نیز به آن اشاره شده است؛
ابوالقاسم حالت در شعری درباره سیزدهبدر میگوید: (حالت، ۵۶:۱۳۶۳)
هنگام بهار آمد و وقت سفر آمد روز دَدَر و موقــع سیزدهبدر آمد
هنگام بهار آمد و وقت سفر آمد
روز دَدَر و موقــع سیزدهبدر آمد
شهریار نیز چنین سروده است: (شهریار،۱/۲۴۷:۱۳۸۶)
سیزده را همه عالـــم بـدر از شهر امروز من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم
سیزده را همه عالـــم بـدر از شهر امروز
من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم
پیوند سیزدهبدر با ایزد باران:
یکی دیگر از دیدگاههای مطرح درباره سیزدهبدر، ارتباط آن با پیروزی ایزد باران (تشتر) بر دیو خشکسالی (اپوش) است. در اوستا، یشتی به نام ایزد تیر وجود دارد.
ایزد تیر با دیو اپوش میجنگد؛ اگر او پیروز شود، باران میبارد و چشمهها جاری میشوند. برخی پژوهشگران معتقدند که سیزدهبدر از جشنهای کهن آریایی است، اما تاکنون هیچ منبع مکتوبی پیش از دوران قاجار به برگزاری مراسمی با نام سیزدهبدر اشاره نکرده است.
معنای "بدر" در ترکیب "سیزدهبدر":
برخی، واژه بدر را به معنای راندن و دفع کردن دانستهاند؛ بنابراین، سیزدهبدر به معنای راندن و دفع کردن نحسی روز سیزدهم است. برخی نیز معتقدند که «در» میتواند بهمعنای دره باشد،؛ یعنی روزی که مردم به دشت و دره میروند.
در خاطرات عینالسلطنه که مربوط به دوران قاجار است، آمده که در این روز باید حتماً از شهر خارج شد. (سالور «عین السلطنه»، ۱/۲۵۲:۱۳۷۴)

مهسان قریشی
منابع:
_ آیدنلو، سجاد. سابقه و سبب برگزاری سیزده بدر در سنتهای ایرانی. دو ماهنامه فرهنگ و ادبیات عامه، سال ۶، شماره ۲۰، خرداد و تیر ۱۳۹۷، صص۱۳۵_۱۶۸.
_ جاحظ، عمرو بن بحر(۱۹۱۴). التاج فی اخلاق الملوک. پژوهید احمد زکی، قاهره.
_ حالت، ابوالقاسم(۱۳۶۳). دیوان ابوالعینک. تهران: سلسله نشریات ما.
_ سالور(عین السلطنه)، قهرمان میرزا(۱۳۷۴). روزنامه خاطرات عین السلطنه. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران: اساطیر.
_ شهریار، محمدحسین(۱۳۸۶). دیوان شهریار. چ۳۰. تهران: نگاه.
_ فردوسی، ابوالقاسم(۱۳۷۳). شاهنامه. به کوشش دکتر سعید حمیدیان. تهران: قطره.
_ قائمی، فرزاد(۱۳۹۲). از رپیهوین تا سیاوش. جستارهای ادبی(مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد)، دوره ۴۶، ش ۴، زمستان ، صص ۶۱_۸۶.
_ مدرسی، فاطمه(۱۴۰۱). دانشنامه اساطیر ایران. تهران: اساطیر پارسی.
_ موریه، جیمزجاستی(۱۳۸۶). سفرنامه. ترجمه ابوالقاسم سری. تهران: توس.