این مصاحبه توسط وینست فرِی (VINCENT FREI) در شهریور ماه ۱۳۹۸ انجام و در آبان ماه ۱۳۹۸ ترجمه شده است

چگونه تو و استودیو مِتُد درگیر این فیلم شدید؟

ما یک تجربه عالی در فیلم جان ویک ۲ داشتیم و گمان میکنم چاد هم از همکاری با ما لذت برد، بنابراین ما برای فیلم بعدی نیز دعوت شدیم. همچنین، به عنوان طرفداران این فیلم، حتی درصوت دعوت نشدنمان نیز تلاشمان را برای ورود به همکاری در این فیلم می کردیم.

همکاری با کارگردان چاد استاهلسکی و ناظر جلوه های بصری رابرت ندرهورست چگونه بود؟

ما قبلا با چاد کار کرده بودیم ولی با رابرت نه. رابرت عالی است زیرا او سالها در بخش فیلمسازی کار کرده و می داند که وقتی درخواست می دهد، چقدر کار برای انجام آن لازم است. چاد و رابرت هر دو فیلمسازانی عملگرا هستند که جلوه بصری را درک می کنند و این مسئله باعث می شود زندگی ما بسیار آسان و کار بسیار سرگرم کننده شود.

می توانی درباره چگونگی ساخت سلاح در پلانهای درگیری با چاقو با جزئیات توضیح دهی؟

تعداد زیادی چاقوی سی جی و کابینت در این سکانس بود. ما هر مورد را از روی عکسهای مرجع مدلسازی کرده و تک تک چاقو ها را در طول سکانس ردیابی کردیم. ماهمچنین شیشه های شکسته را در هر پلان ردیابی و سپس محاسباتی را برای شیشه های روی زمین و تمام انعکاس های دیجیتالی بازیگران در صحنه انجام دادیم.

یکی از شخصیت های بد فیلم با کلی چاقو در بدنش می میرد. چگونه از پس چالش ردیابی و تطابق حرکت برآمدید؟

تعداد زیادی تطابق حرکت خیلی دقیق در فیلم وجود داشت، نه فقط برای ردیابی چاقو در بدن بازیگران، بلکه برای ایجاد انعکاس بازیگران دیجیتال روی شیشه های مبارزه در انبار سلاح و همچنین در سکانس آپارتمان شیشه ای. همه چیز بستگی به مطالعه دقیق صحنه و بررسی تطابق حرکت از زوایای متنوع برای مطمئن شدن از عملکرد درست آن در فضای سه بعدی دارد.

میتوانی بیشتر درباره آتش شلیک و برخورد گلوله ها به ما بگویی؟

ما یک مجموعه کامل از برخورد گلوله و آتش شلیک از فیلم جان ویک ۲ داشتیم و از آن به صورت گسترده برای این فیلم استفاده کردیم. چاد درباره نحوه دیده شدن آتش شلیک بسیار نکته بین است، هم شکل آنها و هم تعداد فریم هایی که باید دیده شوند.

چگونه برخورد های متنوع خودرو با جان ویک را ایجاد کردید؟

ما فقط یک پلان داشتیم که شخصیت منفی با یک خودروی پارک شده تصادف کرده و چپ میکند. از یک بدلکار برای آن بازیگر استفاده کردیم و کل پلان و هر دو خودرو کاملا سی جی بودند.

میتوانی بیشتر درباره جایگزینی صورت به ما بگویی؟

ما برای خیلی از پلان های مبارزه و بدلکاری از نسخه سی جی کیانو و شخصیت های منفی استفاده کردیم. هرازگاهی هم از صورت دو بعدی از نمای دیگری استفاده کردیم. استفاده از یک صورت سه بعدی به ما اجازه داد تا آن را با نورپردازی صحنه تطابق دهیم، به خصوص در پلان های موتورسواری خیلی مهم بود زیرا نورپردازی خیابان بسیارپویا بود.

در یک مبارزه عجیب و غریب، جان ویک از اسب علیه شخصیت های بد استفاده میکند. چگونه اسبهای مختلف را ایجاد کردید؟

اسب ها واقعی بودند، گرچه تمیزکاری بسیار زیادی برای آن پلانها داشتیم، زیرا کابل های ایمنی زیادی نیاز بود تا مطمئن شویم که بازیگران در هیچگونه خطری قرار ندارند.

چگونه سکانس تعقیب و گریز دیوانه وار بین اسب و موتورسیکلت را پیش بردید؟

تعدادی از خودرو های پارک شده در آن سکانس کاملا سی جی بودند و کل مسیر نیز با خیابان سی جی جایگزین شد. همانطور که قبلا اشاره کردم، ما مقدار بسیار زیادی تمیزکاری بخاطر وجود کابل های ایمنی زیاد و موانع در بین خودرو ها برای نگاه داشتن اسب در مسیر مستقیم و عدم انحراف، انجام دادیم. بخش اعظم کار بازسازی صحنه در سه بعدی برای انعکاس آن در خیسی جاده سی جی بود.

مبارزه نهایی در محیطی تمام شیشه ای رخ می دهد. چالش های اصلی با این نوع محیط چیست؟

ما بیشتر خرد شدن شیشه ها در این سکانس را ساختیم، به اضافه بخش های جایگزین شده تصویر دوردست نیویورک.

چگونه پس زمینه و گسترش صحنه را برای این سکانس ساختید؟

بیشتر پس زمینه خط آسمان واقعی است، در صحنه فیلمبرداری شد. ما چندین بخش را در پسا تولید جایگزین کردیم و نور های که خاموش و روشن می شدند را اضافه کردیم همینطور سایه مردمی که درحرکت بودند. فیلمبرداری در صحنه به این معنی بود که ما مجبور به بازسازی بسیاری از انعکاسهای شیشه ای روی همدیگر نبودیم. با این حال، ما مجبور به جایگزین کردن تصویر شهر بودیم، ما باید شیشه و انعکاس ها را روی آن رندر میکردیم که کار بسیاری داشت. علاوه بر این، سقف نیز در این سکانس سی جی بود، و باید شهر و نور داخلی آپارتمان در آن منعکس می شد. خوشبختانه تمام کاری که کردیم در چشم نیست و خوب از آب درآمده.

چگونه این مبارزه نفس گیر نهایی را تقویت کردید؟

ما تعداد زیادی گسترش سلاح (اضافه کردن بخش خطرناک سلاح در پسا تولید به بخشی که بازیگر در صحنه در دست داشته است) و خراش های دیجیتالی روی شیشه و شکستن ها را اضافه کردیم. ما همچنین شیشه های شکسته و خرابی ها را در طول این سکانس ردیابی کردیم، اغلب تعدادی از خرابی های شیشه را در پس زمینه رندر می کردیم. پلانهای بسیار زیادی وجود داشت که نیاز به این کار برای حفظ تداوم داشت.

کدام سکانس یا پلان پیچیده ترین برای ساخت بود و چرا؟

کوچه ای که جان ویک در انتهای فیلم در آن سقوط میکند تماما سی جی بود. آن کوچه و تمام چیزهای در آن که از صفر ساخته شده بود، یک چالش بزرگ بود. فقط بدلکار واقعی بود، و حتی بعدا ما او را با یک بدل دیجیتالی برای بخشهایی از پلان تعویض کردیم.

پلان یا سکانس مورد علاقه تو کدام است؟

پلانهای کوچه مورد علاقه من هستند زیرا به انجام رساندن آنها بسیار سخت بود.

بهترین خاطره تو از این فیلم چیست؟

صادقانه؟ همکاری با راب و کِری. آنها انسانهای فوق العاده هستند و حس شوخ طبعی خوبی دارند، که به ما در انجام کار کمک می کرد.

چه مدت روی این فیلم کار کردید؟

زمان کار روی این پروژه حدود شش ماه بود.

چه تعداد پلان انجام دادید؟

حدود ۴۰۰ پلان.

تیم شما متشکل از چند نفر بود؟

هفتاد هنرمند.

پروژه بعدی شما چیست؟

در حال حاضر روی ادامه فیلم جومانجی: به جنگل خوش آمدید و ترمیناتور: تقدیر سیاه کار میکنم.